• امروز : یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 19 May - 2024
1

اشتباهات برزیل در روند توسعه؛ درس هایی برای ایران

  • کد خبر : 38845
  • ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۸
اشتباهات برزیل در روند توسعه؛  درس هایی برای ایران

اکوایران: بر اساس بررسی های انجام شده، مشکلات کنونی ایران در حوزه سازماندهی اقتصادی و سیاست های صنعتی شباهت زیادی به آنچه در دو دهه اخیر در برزیل انجام شده است، می باشد و مطالعه تجربیات این کشور می تواند برای درک مفید باشد. ناکارآمدی های اقتصادی ایران

در دو دهه گذشته، برزیل شاهد فراز و نشیب های سیاست صنعتی بود. این کشور از سال 2004 برنامه توسعه صنعتی سه مرحله ای را در پیش گرفت که به دلایل مختلف از جمله نبود اسناد قبلی برای سازماندهی استراتژی صنعتی و مدیریت ناکارآمد موفقیت چندانی نداشت.

بررسی تجربه برزیل در اجرای برنامه توسعه صنعتی خود از سال 2004 می تواند دیدگاه های مفیدی را در مورد فرآیند سیاست گذاری صنعتی در ایران ارائه دهد که در گزارش حاضر بر اساس گزارش مرکز تحقیقات به آن پرداخته خواهد شد.

مرحله اول برنامه توسعه در برزیل

مرحله اول اجرای برنامه توسعه صنعتی برزیل تلاش برای بازگرداندن صنعت به دستور کار سیاسی و اولویت بندی آن بود که در آن اساس نهادی سیاست اصلاح و نوسازی شد.

این برنامه با تمرکز بر نوآوری و بخش های انرژی مانند کالاهای سرمایه ای، الکترونیک، داروسازی و نرم افزار، به ضعف های دیرینه برزیل پرداخته است.

ایجاد چارچوب نهادی جدید با قانون القای نوآوری و ایجاد یک تریبون سه جانبه در سطح عالی بین دولت، نهادهای اقتصادی و مردم که موجب ارتقای رضایت عمومی و جذب سرمایه اجتماعی برای اجرای راهبردها و ایجاد از جمله اهداف آن یک آژانس برای تسهیل توسعه صنعتی و صادرات بود.

دومین برنامه توسعه برزیل با وجود بحران مالی در جهان

دومین برنامه توسعه صنعتی این کشور در سال های 2008 تا 2010 در حالی اجرا شد که جهان با بحران مالی روبرو بود. در این سال ها برزیل با اجرای سیاست های توسعه مولد توانست سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در صنایع برزیل تشویق کند. به همین دلیل مشاهده می شود که در این سال ها برزیل با فراوانی پولی و رشد اقتصادی همراه بوده است. چهار هدف مشخص در این برنامه وجود داشت که برزیل باید تا سال 2010 به آنها دست یابد. این اهداف شامل موارد زیر بود:

1. افزایش نرخ سرمایه گذاری از 17.6% به 21% تولید ناخالص داخلی

2. افزایش تحقیق و توسعه خصوصی از 51% به 65% تولید ناخالص داخلی

3. افزایش سهم صادرات از 18.1 درصد به 25.1 درصد از تولید ناخالص داخلی

4. افزایش 10 درصدی تعداد شرکت های صادراتی و مشاغل خرد و کوچک

این برنامه در سه محور تثبیت و گسترش شرکت های پیشران، تقویت رقابت و ایجاد توانمندی های فناورانه خلاصه شد. البته به طور کلی تخصیص مسئولیت ها و تعامل موثر سازمان های مختلف چالش بزرگی برای هر سیاست عمومی است و برزیل نیز از این قاعده مستثنی نیست.

افول صنعت برزیل در طول برنامه سوم توسعه و پس از آن

سومین برنامه برزیل با نام برزیل بزرگ در سال های 2011 تا 2014 اجرا شد که با تداوم بحران بین المللی و رقابت شدید واردات با تولید ملی مشخص شد. سومین برنامه توسعه صنعتی این کشور بخشی از برنامه بزرگی بود که با هدف دستیابی به ارتقای تولید و ارتقای حمایت اجتماعی، ماتریس اقتصادی جدیدی را شکل داد. در این برنامه توسعه اقداماتی از قبیل معافیت، تخفیف مالیاتی فوری برای خرید ماشین آلات صنعتی و معافیت از بیمه حقوق و دستمزد برای برخی بخش ها در نظر گرفته شد. اهداف این برنامه شامل موارد زیر بود:

1. افزایش سرمایه گذاری ثابت از 18.4 درصد تولید ناخالص داخلی به 23 درصد

2. افزایش هزینه تحقیق و توسعه خصوصی از 55 درصد تولید ناخالص داخلی به 90 درصد

3. افزایش سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی از 18.3 به 19.5 درصد.

سال‌های 2016 تا 2022 سال‌های بررسی سیاست‌های صنعتی برزیل بود. ایجاد سیاست های صنعتی خنثی به جای سیاست های گزینشی صنعتی از مهم ترین تفاوت های این دوره است. به عبارت دیگر بهبود فضای کسب و کار جایگزین سیاست های حمایت از صنایع شد. علاوه بر این، در قالب سیاست اعتباری، به بانک مرکزی استقلال بیشتری برای تنظیم سیاست پولی داده شد و در مقابل، کسری بودجه برزیل به میزان قابل توجهی کاهش یافت.

به طور کلی دستور کار اقتصادی این دوره را می توان سیاستی بدون اهداف مشخص و واکنشی به بحران های اقتصادی دانست. در سال 2022، کشور برزیل دوباره وارد مرحله جدیدی از سیاست صنعتی شد که به عنوان صنعت جدید برزیل شناخته می‌شود. به نظر می رسد با توجه به شکست دوره قبلی سیاست های صنعتی در برزیل که قادر به ایجاد تنوع و تولید صادرات نبود، این دوره جدید مبتنی بر تقویت پایه های تولیدی از طریق نوسازی صنایع فرسوده برزیل و تقاضای داخلی سازی است. . از محصولات و تجهیزات

درس هایی برای اقتصاد ایران

تجربه سیاست صنعتی برزیل ممکن است درس های مهمی برای ایران داشته باشد. برزیل یکی از پیشگامان اتخاذ سیاست صنعتی در سال های پس از جنگ جهانی دوم بود و تحلیل آن حاوی درس های مهمی برای ایران است.

1. سیاست صنعتی منفعل کافی نیست

تجربه برزیل نشان دهنده این واقعیت است که توسعه صنعتی، به ویژه توسعه صنایع تولید محور، بدون یک سیاست صنعتی فعال غیرممکن است. این موضوع نشان می‌دهد که اگر دولت سطوح نقش‌آفرینی خود را به جای جهش صنعتی به حفظ ثبات کلان اقتصادی از جمله تورم، کنترل کسری بودجه یا شناور کردن نرخ ارز محدود کند، دچار صنعتی‌زدایی و قهقرایی در سطوح فناوری خواهد شد.

به عبارت دیگر، با سیاست‌های غیرفعال دولت، سرمایه‌گذاری خصوصی به سمت صنایع و کشاورزی منابع‌محور که بازار مطمئن و کم‌ریسکی دارند، هدایت می‌شود. بنابراین تنوع تولید و به ویژه توسعه صنایع ساختمان محور تابعی از سیاست های صنعتی دولت برای کاهش ریسک و عدم اطمینان برای سرمایه گذاران است. این موضوع از منظر بهره برداری بیشتر از صنایع ساختمان محور نسبت به صنایع معدنی نیز حائز اهمیت است.

2. وابستگی به صنایع پتروشیمی و فلزات سنگین. تهدیدی برای اقتصاد مقاومتی

اتکا به صنعت مبتنی بر منابع مانند منابع معدنی علاوه بر اشتغال زایی کم، تاب آوری اقتصاد را در برابر شوک های خارجی کاهش می دهد. در دهه گذشته مسئله اقتصاد مقاومتی به درستی یک موضوع مهم در ایران تلقی می شد، اما این در حالی است که در این دوره اگرچه نقش نفت خام در اقتصاد کاهش یافته است، صنایع مبتنی بر منابع مانند فلزات اساسی و پتروشیمی ها . آنها بخش بزرگی از اقتصادی را که از ایران گرفته اند را نمایندگی می کنند. همچنین بررسی تسهیلات صندوق ارزی نیز نشان می‌دهد که این صنایع طی دهه گذشته سهم بالایی از تسهیلات ارزی و ریالی این صندوق را داشته‌اند.

با این حال، تجربه برزیل نشان می دهد که وابستگی بیشتر اقتصاد به این صنایع، با وجود مزایایی که در تولید ارز دارند، این کشور را در مقابل جریان تجارت خارجی و انتقال تکانه های جهانی به اقتصاد قرار می دهد.

3. اهمیت سرمایه اجتماعی و انتظارات جامعه

نکته مهم دیگر این است که تاکید بر توسعه صنعتی مبتنی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی بدون در نظر گرفتن عوامل موثر بر تصمیمات مردم محکوم به شکست است. تجربه برزیل نشان می دهد که اگرچه بخش خصوصی سریعتر به تغییرات واکنش نشان می دهد، اما ایجاد یک بخش خصوصی پویا در وهله اول بخشی از روند توسعه است که در اکثر کشورهای در حال توسعه به دلیل بی اعتمادی به تصمیمات دولت و فساد و ناکارآمدی با محدودیت های عمده ای مواجه است. . دوم، سرمایه گذاری مولد در مقابل سرمایه گذاری تجاری مستلزم تضمین های بلندمدت برای سرمایه گذاران است. زیرا تیم های تولید پس از سرمایه گذاری به سختی نقدینگی دارند.

سوم، زمانی که قدرت خرید کم است، سرمایه گذاری در تولید با بازار کوچک و عدم صرفه جویی در مقیاس مواجه است، بنابراین ایجاد بازار در کنار ضمانت های عرضه، موضوع مهم دیگری برای سیاست صنعتی است. چهارم اینکه سیاست صنعتی وظیفه هماهنگی و ایجاد صرفه جویی در شبکه از طریق جذب سرمایه گذاری در حوزه های مرتبط را بر عهده دارد که البته برای دستیابی به این سطح از سیاست صنعتی نیازمند ظرفیت بالای دولت است.

4. توزیع غیرانتخابی پاداش محکوم به شکست است

نکته بعدی این است که دولت با استفاده از معافیت های مالیاتی و تخصیص اعتبارات و استفاده از بانک های توسعه ای به همه صنایع رانت اختصاص داد و به جای تحریک صنایع هدف، تنها سهم سود صاحبان سرمایه را افزایش داد. بخش بزرگی از منابع دولت را هدر داد. . داد

موضوعی که در ایران نیز با استفاده از انواع تسهیلات ترجیحی و معافیت های مالیاتی برای تحریک تولید به شیوه ای مشابه توزیع شده است اما این حمایت ها از کیفیت پایینی برخوردار است. به عنوان مثال در خصوص اعطای تسهیلات ترجیحی، موضوع طرح های کشف، کارایی و اثربخشی این حمایت ها را تضعیف کرده است.

علاوه بر این، معافیت‌های مالیاتی دائمی موجود بیشتر به جای تحریک تولید، باعث کاهش درآمدهای دولت می‌شود. بر اساس یکی از مطالعات موجود، در صورت حذف معافیت های مالیاتی فعلی، حداقل 30 درصد به درآمد مالیاتی دولت اضافه می شود.

5. تنگنا در هماهنگی نهادها و سازمان ها

تجربه برزیل نشان می دهد که ناتوانی در ایجاد اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت توسعه صنعتی تأثیر مخربی بر نتایج این سیاست ها داشته است. در واقع، اگرچه سیاست‌های توسعه صنعتی مورد توجه قرار گرفت، اما فقدان سند اولیه برای تنظیم جهت‌های اقتصاد کلان، هماهنگی بین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت را از بین برد.

مشاهده می شود که در ایران به دلیل عدم تدوین استراتژی توسعه صنعتی، نه اولویت ها مشخص است، نه مسیر دستیابی به اهداف، نه هماهنگی بین اهداف کوتاه و بلند مدت و حتی اقدامات نهادها. . در نتیجه مشاهده می شود که سیاست های حمایتی اتخاذ شده در ایران به جای رانت های مثبت و تشویق تولید، حمایت های همیشگی و بی قید و شرطی داشته است که تاثیر چندانی در تقویت پایه تولید نداشته است.

منبع اکو ایران

لینک کوتاه : https://akhbareghtesadi.com/?p=38845

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.