قراردادهای محدود کننده یا حمایت از رقابت؟

در ایران ، تفاوت اساسی بین “رقابت سالم” و “حذف رقیب” در بسیاری از صنایع هنوز درک نشده است. بسیاری از بازیگران بزرگ از مزیت مقیاس خود استفاده می کنند تا کیفیت خدمات را بهبود بخشند ، بلکه مسیر دیگران را ببندند. نتیجه؟ تشکیل بازارهای ناقص ، کاهش تنوع خدمات و در نهایت از دست دادن مصرف کننده.
در روزهایی که اقتصاد ایران در انتقال اقتصاد شبه گور رقابتی تر و کارآمدتر است ، تفاوت قانونی بین دو بازیگر برجسته صنعت تحویل تحویل ، SNAPP و DJP ، به یکی از نقاط تورم در آینده رقابت در فضای دیجیتال کشور تبدیل شده است. این داستان ، اگرچه ظاهراً به شکایت قراردادی محدود می شود ، در واقع سؤالات مهم تری در مورد رقابت ، تعادل بازار و نقش تنظیم کننده ها در اقتصاد بر اساس فناوری ایرانی ایجاد می کند.
براساس رأی شورای رقابت ، SNAPP جریمه شده است و به دلیل ادغام Contademandas در قراردادهای خود با فروشگاه های همکاری ، مجبور به اصلاح قراردادها شده است. طبق این رأی ، این شرایط در واقع مانع از همکاری فروشگاه هایی با سایر سیستم عامل ها برای خرید سهمیه و جلوگیری از ورود رقبا به بازار از طریق استفاده از جریمه های قوی قرارداد می شود.
قابل توجه است که اسناپی اظهار داشت که در موقعیت حرفه ای نیست ، با استناد به مشارکت کمتر از 2 ٪ از کل نمادهای اعتماد (حدود 6000 فروشگاه 6000 ضبط شده). اما آنچه این بیانیه را پیچیده تر می کند ، کیفیت و بخشی از این فروشگاه ها است: بیشتر آنها زنجیره ای و مارک های بزرگی هستند که در عمل بخش بزرگی از ریزگردها آنلاین را دارند. به عبارت دیگر ، مشکل نه تنها “تعداد” بلکه “تأثیر قدرت” و “تراکم سهم بازار” است.
جنبه تطبیقی: تجربه جهان چیست؟
در بازارهای پیشرفته ، قراردادهای ترافیکی انحصاری به سرعت با هدف از بین بردن رقابت یا انحصار در بازار ، به موسسات ضد -ا -EEDA پاسخ می دهند. اتحادیه اروپا به دلیل تحمیل برنامه های خود در تولید کنندگان تلفن های هوشمند ، Google را به پرداخت جریمه 1.5 میلیارد یورو محکوم کرد. همچنین در ایالات متحده ، فدراسیون فدرال (FTC) بارها و بارها وارد رفتارهای مشابه در زمینه خدمات مالی و FinTech شده و حتی غول هایی مانند آمازون ، مسترکارد و اپل را در مسیر رقابت شفاف محدود کرده است.
هدف از این اقدامات کاهش مزایای شرکتهای پیشرو نیست بلکه جلوگیری از ایجاد “موانع ورود” برای دیگران است. در حقیقت ، اقتصاد رقابتی نه تنها وجود برندگان را می پذیرد بلکه آنها را نیز تشویق می کند. اما وقتی این مزیت از موقعیت غالب و بسته شدن درهای بازار به دیگران حاصل شود ، تنظیم کننده ها باید به عنوان نگهبان منطق بازار آزاد مداخله کنند.
بازار آزاد به معنای رقابت است. انحصار
در ایران ، تفاوت اساسی بین “رقابت سالم” و “حذف رقیب” در بسیاری از صنایع هنوز درک نشده است. بسیاری از بازیگران بزرگ از مزیت مقیاس خود استفاده می کنند تا کیفیت خدمات را بهبود بخشند ، بلکه مسیر دیگران را ببندند. نتیجه؟ تشکیل بازارهای ناقص ، کاهش تنوع خدمات و در نهایت از دست دادن مصرف کننده.
اقتصاد آزاد به معنای آزادی عمل نیست ، بلکه به معنای آزادی رقابت است. یعنی هیچ کس نباید به دلیل انرژی مالی ، سهم بازار یا دسترسی انحصاری به مشتریان ، بازار را برای منافع خود مسدود کند. این امر به ویژه در بازارهای نوظهور فن آوری های مالی (مانند BNPL ، خریدهای اقساطی ، پرداخت موبایل) مهم است. از آنجا که این بازارها به سرعت در حال توسعه هستند و هرگونه تحریف رقابت می تواند سال ها مسیر توسعه را تغییر دهد.
برای انجام؟
نقش شورای رقابت و سایر سازمان های نظارتی در این زمان بسیار مهم است. یک رویکرد منصفانه ، شفاف و سریع برای رفتارهای محدود کننده پیام محکمی به بازار می دهد: اقتصاد دیجیتال ایران در مسیر بلوغ است و بازیگران باید قوانین رقابت سالم را بپذیرند.
از طرف دیگر ، فعالان اقتصادی نیز باید بدانند که بازنده اصلی انحصار خودشان هستند. بازار بسته خلاقیت را به قتل می رساند ، هزینه ها را افزایش می دهد و در نهایت وفاداری مشتری را از بین می برد. تجربه شرکتهای بزرگ جهان ، از کداک تا یاهو ، بارها و بارها این واقعیت را نشان داده است.
سخنرانی نهایی
درست است که برخی از رفتارهای اختصاصی در کوتاه مدت سودآور هستند ، اما آنچه در نهایت تضمین ثبات و رشد اقتصادی نمی کند چیزی بیش از یک رقابت آزاد و منصفانه نیست. به عنوان اقتصاددانان و مدیران فعال در این زمینه ، ما باید از زیرساخت های رقابتی هم از منظر دانش و هم مسئولیت دفاع کنیم.
اگر اقتصاد ایران در دوره دیجیتال به جاده های توسعه یافته جهان بپیوندد ، ما چاره ای نداریم که به جای بازار انحصار به “بازار رقابتی” اعتقاد داشته باشیم.
منبع: اکو ایران