تاریخچه مهاجرت اجباری کاربران ایرانی پیام رسان ها

  • کد خبر : 52171
  • ۰۶ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۲
تاریخچه مهاجرت اجباری کاربران ایرانی پیام رسان ها

ECUARAN: مقامات فیلتر به طور کلی بر “نیاز به محافظت از داده های ایرانی” تأکید می کنند. اما تجربه نشان داده است که حذف رقبا لزوماً امنیت را فراهم نمی کند.

در آخرین روزهای ژوئن ، صدای آمریکا ، با استناد به “منابع آگاه” ، برای روشن شدن خواسته های مردم. بیانیه این بود که این پیام رسان ها “ابزاری در موساد” بودند و داده های مکانی کاربران را به دشمن منتقل کردند. وزارت ارتباطات در بیانیه ای در بیانیه ای در بیانیه ای صحبت کرد ، اما هشدار داد که این مشکلات نباید منجر به “ایجاد مزاحمت در ذهن” شود. با این حال ، برای افکار عمومی ، یک سؤال مهمتر وجود دارد: اگر از واتس اپ نباید استفاده شود ، چرا میلیون ها ایرانی باید از همان زمینه ارتباطی استفاده کنند؟ پاسخ باید در ده سال سیاست پینگ پنگ مشاهده شود که ابتدا از دسترس خارج می شود ، سپس تلگرام ، و در نهایت کاربران را بدون هیچ برنامه جایگزین قابل اعتماد به واتس اپ هدایت می کند.

از Viber به WhatsApp: مهاجرت ناخواسته

در اواسط دهه 1980 ، ویبر حدود هشت میلیون کاربر ایرانی داشت. اختلالات “ناگهانی” اولین زنگ هشدار بود و سرانجام ، طبق گفته روزنامه شارگ ، فیلتر کامل در 2 بود. خلاء پر از تلگرام بود. پیامی که حداقل 2 میلیون کاربر فعال و 2 درصد از پهنای باند کشور را قبل از محاصره رسمی در ماه مه داشته است. با شروع اعتراضات ، فیلتر تلگرام شدت گرفت ، اما داده های مستقل داده نشان می دهد که 5 تا 5 میلیون ایرانی هنوز در تلگرام فعال هستند. در همین مدت ، واتس اپ ، که قبلاً شرکت تابعه بود ، در دو سال به حدود 2 میلیون کاربر فعال رسید. به معنای واضح ، هر موج فیلتر جمعیت را به صورت آنلاین به سواحل یک سکوی جدید سوق می دهد ، و امروز همان فرمول سازان سیاست ، سنگرهای رسانه ای را همان ناامنی ساحل ناخواسته می نامند.

هزینه اقتصاد

فیلتر ، نه فقط یک موضوع حریم خصوصی ؛ این یک مشکل در پیامدهای کلان اقتصادی است. گزارش اقتصاد آنلاین تخمین می زند که هزینه ای که سیستم عامل های خارجی را محدود می کند سالانه 1 میلیارد دلار برای اقتصاد ایجاد می کند. در آخرین بررسی خود ، دفتر سرشماری ایران اعلام کرد که 5 ٪ از شرکت های آنلاین به دلیل محدودیت های اینترنتی با کاهش فروش و از بین رفتن مشتری های خارجی روبرو شده اند. خسارتی که انجمن تجارت و ایران بیش از 5 میلیارد دلار تخمین زده است. این ارقام وقتی می دانیم که نسبت اقتصاد دیجیتال تولید ناخالص داخلی ایران هنوز زیر 5 ٪ است ، ملموس است. هر نمونه کارها از سفارشات برای درصد ، هزاران دانش را بر اساس دانش در تعطیل می کند.

وقفه و اختلال شبکه نیز چرخه آسیب را تکمیل می کند. در حین بلند کردن ، بلوک اینستاگرام و واتس اپ و اختلال پهنای باند برای چند روز باعث شد کانال های توزیع آنلاین فلج شوند و به گفته فقها ، روش جبران آن حتی در دادگاه مشخص نیست. نتیجه این شد که بسیاری از تأمین کنندگان خرد بازار خود را پشت دیوار VPN که یک صفحه و کانال را بر روی سیستم عامل های فیلتر شده راه اندازی کردند ، گرفتند. دیواری که نه تنها هزینه های فروش را افزایش می دهد ، بلکه شکاف کلاس را نیز برای دسترسی به اطلاعات و خدمات دیجیتال عمیق می کند.

امنیت در غیاب رقابت

مقامات فیلتر به طور کلی بر “نیاز به محافظت از داده های ایران” تأکید می کنند. اما تجربه نشان داده است که حذف رقبا لزوماً امنیت را فراهم نمی کند. واتس اپ تقریباً آخرین پیام رسان بین المللی در دسترس بود و به دلیل محبوبیت جهانی ، مهاجرت سریع کاربران ایرانی مزیت شبکه آنها را دو برابر کرد. اما در آپوژ وابستگی کاربر ، رسانه های رسمی شروع به هشدار درباره جاسوسی جاسوسی کردند. در حقیقت ، همان سیاستی که امکان انتخاب بین چند سرویس ایمن کاربر را فراهم کرده است ، اکنون با ترویج ادعاهای جاسوسی ، احساس ناامنی را تشدید می کند. علاوه بر این ، واتس اپ برای از بین بردن واتس اپ از نظر مقیاس ، رمزنگاری دو راه و تجربه کاربر توصیه می شود. روبیکا ، ایتا و بله ، هنوز زیر 5 ٪ هستند و بیشتر بازار مسنجر تلگرام و واتس اپ است.

این دور شرور عواقب استراتژیک دارد: قطع مهاجرت اجباری ، قطع اطلاعات تجاری و روابط تجاری. شرکت ها باید هر چند سال یکبار مخاطبان ، کانال فروش و پرونده های خود را بازسازی کنند. نتیجه آن تنش مدیریتی ، افزایش هزینه های بازاریابی و بی ثباتی سرمایه گذاری در شرکت های ارتباطی جدید است. علاوه بر این ، پیام رسان های خارجی که میلیون ها کاربر ایرانی را دریافت می کنند ، بر رضایت خود برای دولت ایران متمرکز نشده اند. در مقابل ، عدم وجود یک کانال ارتباطی رسمی ، ادعاهای قانونی را دشوارتر می کند.

ایمنی و توسعه دوگانه ؛ این مشکل است

فرمول سازان سیاست رهبران سیاسی دوگانه را ایجاد می کنند که در آن “امنیت” مخالف “آزادی اطلاعات” است. اما تجربه جهان نشان می دهد که بازار بستر های نرم افزاری آزاد ، با استاندارد سازی و رقابت ، امنیت جمعی را ارتقا می بخشد. اتحادیه اروپا محافظت از داده ها را در قالب مقررات DMA و DSA دنبال می کند ، و پیام رسان ها را از بین نمی برد ، بلکه الگوهای تجاری و الزامات رمزگذاری را روشن می کند. با این حال ، ایران به عقب رفته است: ابتدا رقابت را از بین می برد ، سپس از عدم امنیت صحبت می کند. در همین حال ، بیشتر کاربران ، از دانش آموزان و پزشکان گرفته تا صادرات کارآفرینان ، چاره ای جز ادامه ارتباطات اساسی خود و استفاده از شبکه های خصوصی مجازی ندارند. شبکه هایی که به خودی خود خطرات مضاعف از امنیت سایبری دارند.

به سمت یک دولت دیجیتال هوشمند

اگر هدف این است که واقعاً امنیت دیجیتال را ارتقا بخشید و از داده های شهروندان محافظت کنید ، تغییر مسیر اجتناب ناپذیر است. شما می توانید حداقل سه مرحله فوری را تصور کنید:

1. بررسی در رژیم غذایی فیلتر: معیارهای مسدود کننده شفاف و پیش بینی روند بررسی دوره ای. تجربه نشان داده است که تصمیمات ناگهانی بدون ارزیابی هزینه نه تنها اثربخشی امنیتی ندارد ، بلکه اقتصاد دیجیتال را نیز به شکنندگی ساختاری می رساند.

2. پشتیبانی از پیام ها: به جای بازار اجاره برای برخی از برنامه های بومی ، استاندارد رمزگذاری ، شفافیت کد منبع و سرورهای کشور باید در قالب استانداردهای کلان تأیید شود. هر خدمتی ، چه ایرانی و چه خارجی ، که شرایط را می پذیرد امکان پذیر خواهد بود. کاربران رقابت بهترین داور امنیت و کیفیت هستند.

3. شفافیت اقتصادی سیاست های محدود کننده: هزینه فرصت های فیلتر برای درآمد مالی ، ایجاد اشتغال مستقیم و سرمایه گذاری باید به صورت عمومی منتشر شود. هنگامی که بخش خصوصی و افکار عمومی می دانند که یک تصمیم محدود کننده برای چندین میلیارد دلار مضر است ، احتمالاً یک گفتمان قابل اندازه گیری در مورد امنیت شکل می گیرد.

جریان اطلاعات جدید خون اقتصاد مبتنی بر دانش است. بی نظمی ناگهانی در این شریان مانند بستن اکسیژن در وسط مسابقه است. بدن می تواند برای یک لحظه دوام بیاورد ، اما کاهش قطعی است. دیروز با فیلتر Viber و امروز با فیلتر تلگرام و فردا با هشدار در مورد واتس اپ ، کاربران را از یک پلتفرم به دیگری سوق می دهد ، در واقع ، به جای درمان اصلی ، ضد درد های کوتاه را تزریق می کند و هر بار بدن ضعیف تر می شود.

به طور خلاصه ، “جاسوسی” اصلی می تواند همان وضعیتی باشد که متناسب با اعتماد دیجیتال باشد. وضعیتی که شهروند ایرانی را وادار می کند برای پیام تبریک در هر عید یا ارسال اسناد قرارداد خود ، بین قطع ارتباط ، استفاده از VPN یا وجود پیام املاک ناشناخته ، انتخاب کند. خروج این است که به عقلانیت حاکمیت بازگردد و این اصل را بپذیرد که امنیت دیجیتال در سایه اعتماد و رقابت باقی مانده است ، نه برای اهداف نامنظم.

منبع: اکو ایران

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.