تحقیقات نشان می دهد که اثرات این انگل در طبیعت به شکل دقیقی مورد مطالعه قرار نگرفته است و نقش آن در اکوسیستمها و رفتار حیوانات دست کم گرفته شده است. اگر گربه دارید، احتمالاً قبلاً نام این انگل را شنیده اید. ارگانیسم میکروسکوپی فقط می تواند در بدن گربه سانان از نظر جنسی تکثیر شود، اما تقریباً در همه حیوانات خونگرم می تواند عفونت کند و رشد کند که شامل انسانها نیز میشود، جایی که میتواند باعث ایجاد یک بیماری انگلی بدون علامت (اما هنوز بالقوه کشنده) به نام توکسوپلاسموز شود.
هنگامی که انگل T. gondii در یک میزبان دیگر قرار می گیرد، اگر می خواهند از تبدیل شدن به یک بن بست تکاملی جلوگیری کنند، باید راهی برای بازگرداندن فرزندان خود به داخل جاندار بیابند و این انگل راه وحشتناکی برای به حداکثر رساندن شانس خود دارد.
حیواناتی مانند موشهای آلوده به این انگل خطرات بیشتری را متحمل میشوند و در برخی موارد مجذوب بوی ادرار گربهها میشوند و در نتیجه احتمال کشته شدن آنها توسط گربهها بیشتر میشود؛ برای حیوانات بزرگتر، مانند شامپانزه ها، این به معنای افزایش خطر برخورد با گربه بزرگتر مانند پلنگ است. کفتارهای آلوده به T. gondii نیز بیشتر توسط شیرها کشته می شوند.
گرگ های خاکستری (Canis lupus) در پارک ملی یلوستون دقیقاً طعمه گربه نیستند اما این امکان وجود دارد که گرگ ها نیز به این بیماری مبتلا شوند، شاید به دلیل خوردن گهگاهی کوگ های مرده یا خوردن پوکه.
در مطالعهای که سال گذشته منتشر شد، دادههای جمعآوریشده روی گرگها و رفتار آنها برای نزدیک به ۲۷ سال فرصتی نادر برای مطالعه تأثیرات انگل بر روی یک میزبان وحشی را ارائه کرد.
محققان به سرپرستی زیست شناسان Connor Meyer و Kira Cassidy از پروژه Yellowstone Wolf، همچنین نگاهی به نمونه های خون از گرگ ها انداختند تا میزان عفونت T. gondii را بسنجند. آنها دریافتند که گرگهایی که در قلمروهای زیادی با کوگها همپوشانی دارند، بیشتر به T. gondii آلوده می شوند.
اما یک پیامد رفتاری نیز وجود داشت، گرگ های آلوده ۱۱ برابر بیشتر از گله خود به قلمرو جدید پراکنده می شوند. نرهای آلوده به احتمال ۵۰ درصد در طی ۶ ماه گروه خود را ترک می کنند، در مقایسه با ۲۱ ماه معمولی تر برای گرگهای غیر آلوده. به طور مشابه، زنان آلوده ۲۵ درصد شانس ترک گروه خود را در ۳۰ ماه داشتند، در مقایسه با ۴۸ ماه برای گرگهایی که آلوده نشده بودند.
گرگهای آلوده نیز به احتمال زیاد به رهبران گروه تبدیل شدند. T. gondii ممکن است سطح تستوسترون را افزایش دهد، که به نوبه خود می تواند منجر به افزایش پرخاشگری و تسلط شود، که ویژگی هایی است که به گرگ کمک می کند تا خود را به عنوان یک رهبر گله نشان دهد.
رهبران گله، حیواناتی هستند که تولید مثل می کنند و انتقال T. gondii می تواند مادرزادی باشد و از مادر به فرزند منتقل شود. اما همچنین می تواند بر پویایی کل گروه تأثیر بگذارد.
برای مثال، اگر رهبر گله در حالی که جسورانه به قلمروی جدید میرود، به دنبال بوی ادرار باشد، میتواند در معرض بیشتر انگل قرار بگیرد، بنابراین میزان بیشتری از عفونت T. gondii در سراسر جمعیت گرگها افزایش مییابد. این یک نوع حلقه بازخورد افزایش همپوشانی و عفونت ایجاد می کند.
این شواهد قانع کننده ای است که نشان می دهد عوامل کوچک و کم مطالعه می توانند تأثیر زیادی بر پویایی اکوسیستم داشته باشند.
محققان نوشتند: «این مطالعه نشان میدهد که چگونه تعاملات در سطح جامعه میتواند بر رفتار فردی تأثیر بگذارد و به طور بالقوه میتواند به تصمیمگیری در سطح گروه، زیستشناسی جمعیت و بومشناسی جامعه برسد».