از دوران قدیم تصور میشد که مردان شکارچی و زنان گردآورنده بودند؛ اما مطالعهای جدید نشان میدهد که در فرهنگ شکارچی-گردآورنده هردو جنسیت به یک اندازه در شکار مهارت داشتهاند.
بهگزارش لایوساینس، براساس مقالهای که روز چهارشنبه ۲۸ ژوئن (هفتم تیر ماه) در مجلهی پلوس وان منتشر شد، تیمی بینالمللی از دانشمندان پس از بررسی دادههای مختلف به این نتیجه دست یافتند. این دادهها، از دهها مقالهی دانشگاهی منتشرشده در ۱۰۰ سال اخیر، جمعآوری شدهاند. مقالههای مذکور، روی ۶۳ جامعهی شکارچی-گردآورنده و خاکسپاری شکارچیان زن از سراسر جهان ازجمله گروههایی در آمریکای شمالی، آفریقا، استرالیا و آسیا متمرکز بودند.
کارا والشفلر، استاد و رئیس دانشکدهی زیستشناسی در دانشگاه سیاتل پاسیفیک و یکی از نویسندگان مطالعه میگوید: «ما درحال مطالعهی مقالات نوشتهشده توسط افرادی بودیم که با این گروهها زندگی و رفتار آنها را مطالعه کرده داده بودند. آنها به تماشای مردم میپرداختند و سپس کارهای انجامشده توسط آنها را ضبط میکردند.»
از بین جوامع جستوجوگر ارزیابیشده، ۷۹ درصد زنانی شکارچی داشتند که وضعیت شکار آنها پس از مادرشدن تغییر نمیکرد. بهگفتهی والشفلر، «زنان با ابزارهای مختلفی بیرون میرفتند (در سرتاسر جهان، جعبهابزارهای متنوعی در اختیار داشتند) و اگر حیوانی میدیدند، آن را میکشتند. ما از اینکه چگونه اکثریت گروهها شکار زنان را نشان میدادند، شگفتزده شدیم و هیچ تابوی واضحی علیه آن وجود نداشت.»
محققان این نکته را نیز خاطرنشان میکنند که بیش از ۷۰ درصد مأموریتهای شکار زنان، در دستهبندی شکارهای عمدی طبقهبندی میشوند. به این معنی که زنان بهعمد و برای جستجوی گوشت بیرون میرفتند؛ برخلاف کشتارهای فرصتطلبانه که هنگام انجام کارهای دیگر مانند جستوجوی علوفه، با حیوانات روبهرو میشدند و آنها را شکار میکردند.
والشفلر در این مورد میگوید: «بیشتر شکارچیان زن، آگاهانه این کار را انجام میدادند و صرفاً برای شکار حیوانات بیرون میرفتند. ما تعجب کردیم که این اتفاق فرصتطلبانه نبود و همه در جامعهی آنها میدانستند که به شکار خواهند رفت و رفتن به شکار، کار آنها بود.»
علاوهبراین، شکارچیان زن فقط حیوانات کوچک مانند پرندگان و خرگوشها را به دام نمیانداختند. براساس مطالعهی اخیر، آنها در قارهی آمریکا در زمینهی شکارهای بزرگ نیز با مردان برابر بودند و تقریباً ۵۰ درصد از شکارچیانی را تشکیل میدادند که حیوانات بزرگی مانند گوزن و موس را هدف قرار میدادند.
بهگفتهی والشفر، پژوهشگران با تحلیل دوبارهی خاکسپاریهای بزرگ آمریکای شمالی و جنوبی که در آنها اجساد را با ابزار یا استخوان حیوانات دفن میکردند، نشان دادند که نسبت شکارچیان حیوانات بزرگ زن به مرد ۵۰/۵۰ بوده است.
باتوجه به نتایج مطالعات، این سؤال مطرح میشود که چه کسی مقصر باور غلط مردان شکارچی و زنان گردآورنده بوده است؟
وال شفلر در صحبتهای خود به دو کتاب اشاره کرده که احتمالاً به ثبیت این ایده کمک کردهاند: کتاب «مرد شکارچی» اثر ایروین دیور و ریچارد بورشای لی که ماحصل همایشی از قومنگاران به همین نام در سال ۱۹۶۶ بود و کتاب دوم به نام «زن گردآورنده» که ۱۵ سال بعد در سال ۱۹۸۳ توسط انتشارات دانشگاه ییل منتشر شد.
شفلر بر این باور است که کتابها باعث خلق نقشهای جنسیتی سفت و سختتری شدند که در آنها مردان شکار میکردند، زنان دورهم جمع میشدند و این دو هرگز یکدیگر را ملاقات نمیکردند. بهعقیدهی او، منطقی نیست که زنان موضوعی مانند شکار حیوانات را که به تغذیهی جامعهی آنها کمک میکرد، نادیده بگیرند. شفلر روی این نکته تأکید میکند که داشتن چنین تقسیم وظایف سختگیرانهای اصلاً منطقی بهنظر نمیرسد.