2 تا 5 میلیون نفر در رامسر فعالیت می کنند / ما گاز و گاز ارزان را فروختیم و برای آن پول خرج می کنیم.

حسین عبدا تبریز متعاقباً روزنامه اطلاعات را آورد ، نیترا در تولید و مصرف ، فرسودگی زیرساخت ها ، قیمت های نامناسب و عدم سرمایه گذاری تنها بخشی از این دلایل است. وابستگی بیش از حد به منابع فسیلی ، تلفات انرژی بالا در توزیع و شبکه های مصرف غیر ضروری به دلیل سیاست های یارانه ای ، تصویر این بحران را تکمیل می کند.

اما آنها از نظر تعداد و آمار تنها نیستند. این تصمیماتی است که امروز سخت ترین زندگی ما گرفته و آینده فرزندان ما را به خطر می اندازد.

از بین همه این عوامل ، یکی از مهمترین آنها عدم سرمایه گذاری در نفت و گاز در دو دهه گذشته است. ما پول داشتیم که می توانست آینده ای درخشان ایجاد کند ، اما به جای سرمایه گذاری ، آن را خرج کردیم.

چگونه می توانیم در نفت و گاز سرمایه گذاری کنیم؟ مهمترین کاری که ما انجام دادیم ، که نفت را با هزینه تقریبی 1 تا 2 دلار تولید کرد و می توانست آن را با 2 دلار بفروشد؟ چه سرمایه گذاری سودآورتر از توسعه زیرساخت های انرژی بود؟ پاسخی که متأسفانه دستاوردهای ما را صرف یک روزمره کرد. همانطور که ما منابع صندوق های بازنشستگی را که باید برای آینده نسل های فعلی سرمایه گذاری و مصرف کنیم ، مصرف و مصرف می کنیم.

هنگامی که ما برق را با قیمت پایین پیشنهاد دادیم و باعث شد مصرف کنندگان به کتاب و کتاب عادت کنند ، فکر نمی کنیم هزینه نیروگاه های جدید را در کجا هزینه کنیم و حتی نیروگاه های قدیمی را بازسازی کنیم. این نابرابری امروز بار سنگینی را بر روی شانه های ما وارد کرده است و ما را فردا تاریک می کند. ما آینده را نمی فروشیم ، اما به سادگی آن را نادیده می گیریم.

قیمت بازار را نادیده بگیرید و بر قیمت های اداری اصرار داشته باشید

اختلاف نظر در قیمت بازار و اصرار بر قیمت های اداری ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران است. هنگامی که ما به جای بازار در میزهای اداری ، قیمت ها را تعیین می کنیم ، چرخه طبیعی عرضه و تقاضا قطع می شود و پیام های اقتصادی حیاتی نادیده گرفته می شود. تولید کننده ای که مجبور است محصول خود را با قیمت واقعی بفروشد ، دیگر انگیزه سرمایه گذاری و تولید بیشتر ندارد. وارد کننده ای که من ترجیح می دهم ، به جای برآورده کردن نیازهای بازار ، فکر کردن در مورد سود و قاچاق معکوس است.

هنگامی که ما قیمت گاز و الکتریکی مصنوعی را حفظ کردیم ، نه تنها مصرف غیر ضروری را تشویق می کنیم بلکه پایه و اساس تخصیص نادرست وجوه را نیز فراهم می کنیم. نتیجه این بود که صدها کارخانه و صنایع انرژی فقط به لطف گاز ارزان زنده ماندند. بدون افزایش بهره وری اقتصادی یا ارزش برای کشور.

از طرف دیگر ، هزینه انرژی ارزان منجر به ایجاد زیرساخت های حیاتی مانند نیروگاه های جدید یا فن آوری های انرژی جدید شده است. این تداخلات در سراسر اقتصاد سرانجام منجر به کمبود کالا ، کاهش کیفیت ، فساد تعمیم یافته و تشکیل بازارهای سیاه و در تولید انرژی می شود ، و در تولید انرژی به همان نتایج منجر شد. در حقیقت ، تحقیر قیمت بازار نه تنها اقتصاد پویایی و عدالت را از بین می برد ، بلکه اعتماد عمومی را نیز از بین می برد و جامعه را به سمت هرج و مرج اقتصادی سوق می دهد.

آیا تولید کنندگان گاز و برق در جهان تولید نمی کنند؟

امروز زمان رسیدن به خود و پیشرفت در راه اصلاح تصمیماتی است که ممکن است فرصتی برای جبران آنها نداشته باشد. آیا تولید کنندگان گاز و برق در جهان تولید نمی کنند؟ چرا دولت باید برق و گاز را در ایران تولید یا خریداری کند و سپس آن را با قیمتی پایین تر از ارزش واقعی برای افراد و صنایع بفروشد؟ چرا برای افزایش بهره وری و آزاد کردن سیستم فساد و ناکارآمدی ، برق و گاز را به بخش خصوصی توزیع نمی کنیم؟ چرا ما اجازه می دهیم مشکلات به یک نقطه برگشت ناپذیر بروند و سپس باید واقعیت را بپذیریم؟

2 تا 5 میلیون نفر به پیشنهادات رامسر اختصاص داده شده اند

مشکل محدود به برق و گاز نیست. تعدد ارز ، گاز و منابع دیگر تنها نمونه ای از مفاهیم نادرست است که منجر به از بین رفتن منابع و تشدید ناکارآمدی شده است. در زمینه ارز ، اقتصاددانان ایرانی بیش از پنج سال بر لزوم تکنوازی ارز تأکید کرده اند ، اما در عمل سیاست های متعدد حاکم شده است که نتایج بیشتری نسبت به فساد ، مدیریت ضعیف ، کاهش بهره وری و اجاره نداشته اند.

بنابراین ، این وضعیت دیگر یک مربی سیاست نیست. اقتصاد فشار می آورد و سیاست های نامناسب را روی زانوهایشان قرار می دهد. به جای پیش بینی و تصمیم گیری در زمان مناسب ، همیشه منتظر هستیم تا بحران واقعیت ها را تحمیل کند. هنگامی که در یک کشور ، حدود 1 تا 5 میلیون نفر در رامسر فعالیت می کنند ، شما نمی توانید واقعیت رامسر را انکار کنید. اکنون ما در پایان غار به دنبال قانونگذاری هستیم. این نشانه فرمولاسیون مناسب سیاست نیست ، بلکه نتیجه مقاومت نامناسب در برابر مکانیسم های طبیعی اقتصاد است. از آنجا که ما به موقع تصمیم نگرفته ایم ، اقتصاد خود را مجبور خواهیم کرد تا تصمیماتی بگیریم که دیگر یک فرمول دهنده سیاست نباشد.

مدلی برای حل مشکل

ایران همچنین در زمینه انرژی امکاناتی دارد. انرژی خورشیدی با کاهش قابل توجهی در هزینه های تولید در یک دهه گذشته ، فرصتی طلایی برای جبران تأخیر آنها است. امروز ، هزینه سرمایه (CAPEX) برای ساخت یک کارخانه انرژی خورشیدی برای هر مگاواتیو در پنج سال گذشته تقریباً به ثانیه کاهش یافته است.

این کاهش هزینه ، همراه با نور خورشید در بسیاری از مناطق کشور ، دسترسی به یکی از ارزان ترین و پاک ترین منابع انرژی را فراهم کرده است. با استفاده از این فرصت ، ایران می تواند وابستگی خود را به سوخت های فسیلی کاهش دهد ، انتشار گازهای گلخانه ای را محدود کرده و زیرساخت های انرژی پایدار و رقابتی ایجاد کند.

به این معنا ، برنامه ریزی انرژی خورشیدی در صنایع بزرگ یکی از راه حل های مهم است. در سه سال آینده می توان حداقل 6000 مگاوات برق خورشیدی را به صنایع بزرگ اختصاص داد. این صنایع ، هنگام پرداخت هزینه واقعی برق خود ، عاری از مداخلات دولت هستند و نقش مهمی در توسعه زیرساخت های انرژی خورشیدی دارند و وابستگی کشور به گیاهان الکتریکی حرارتی را کاهش می دهند. برق تولید شده توسط نیروگاه های حرارتی که بیشترین هزینه سرمایه و عملیات را دارند می توانند به خانه ها و اتحادیه ها اختصاص دهند.

علاوه بر این ، بازار گاز برای واحدهای تجاری ، شرکت های صنعتی و تولیدی باید برای مدت سه سال تنظیم شود تا تقریباً به 2 ٪ از نرخ های بین المللی برسد. سپس ، در یک برنامه میان مدت ، طی یک دوره حداقل هفت سال ، این قیمت ها به تدریج افزایش می یابد و به سقف نرخ بین المللی 5 ٪ نزدیک می شود. این رویکرد تدریجی نه تنها به شرکتها این فرصت را می دهد تا با شرایط جدید سازگار شوند ، بلکه از شوک های اقتصادی جلوگیری می کنند و پایه ای برای سرمایه گذاری در بهره وری انرژی و توسعه فن آوری های کارآمدتر فراهم می کنند.

علاوه بر توجه به قیمت ها و هزینه ها ، مشکل قاچاق سوخت با چنین رویکردی حل می شود. هنگامی که انرژی با سرعت عادلانه و عادلانه تأمین می شود ، انگیزه قاچاق سوخت کاهش می یابد.

در انرژی ارزان از شرکت ها گرفته می شود

حال اگر تنها مزیت اقتصاد ایران ، انرژی ارزان قیمت از شرکت ها گرفته شود ، سؤال این است که امکان رقابت برای تولید و صادرات ملی چیست؟ پاسخ واضح است: مزیت واقعی در بهره وری رشد فناوری طولانی مدت و رقابت است و فقط به انرژی ارزان اعتماد ندارد. یکی از مهمترین وظایف دولتی تحت این شرایط ، فراهم کردن محیطی برای افزایش بهره وری و ترویج فناوری در شرکت های تولیدی است تا بتوانند در بازارهای ملی و بین المللی به رقابت بپردازند.

سیاست دولت دیگر باید بر کنترل مصرف و سازماندهی مدیریت ارز متمرکز شود ، که فقط برای بازسازی مکانیسم مناسب برای اصلاح قیمت انرژی و شکل دادن به بازار واقعی امکان پذیر است.

علاوه بر این ، صنایع فعالیت در زمینه خدمات و فن آوری های پیشرفته باید در دهه گذشته به میانگین جهانی در قیمت انرژی نزدیک شوند ، اما انتقال باید به گونه ای انجام شود که پشتیبانی هوشمندانه و مصمم از بهره وری و ظرفیت رقابتی خود را فراهم کند. فقط این می تواند آینده ای پایدار برای اقتصاد ایران باشد.



  • یک فیلم جدید از توله سگ معروف که به طور غیرقانونی توسط امیر علی اکبری نگهداری می شد / امروز به آژانس محیط زیست تحویل داده شد

    • اخبار را ببینید


اخبار رویدادهای برتر


رکنا

دکمه بازگشت به بالا