خودروسازان داخلی مدعی هستند که برای تولید هر خودرو روزانه ضرر می کنند. البته با راهکارهایی از جمله حذف آپشن یا عرضه خودرو در بورس کالا این ضررها را کاهش می دهند. اما موضوع اصلی مربوط به ضرر خودروسازان مربوط به نحوه مدیریت شرکت های دولتی خودروسازی یعنی روش فرماندهی است.
دخالت دولت در مدیریت شرکت های خودروسازی به مرحله ای رسید که تعداد تیراژ محصولات توسط دولت و وزارت حریم خصوصی مشخص شد و نسخه های متعددی برای نجات این صنعت تجویز شد. در نهایت حتی عزل و نصب مدیران عامل هم دست دولت بود. این امر باعث شد تا مدیران مختلف در مدت کوتاهی سیاست هایی را اجرا کنند که در نهایت نتیجه ای نداشت.
در این بین برخی افراد شروع به استخدام افرادی می کنند که حضورشان در واقعیت کارآمد نیست. به عنوان مثال احمد امیرآبادی فراهانی نماینده مجلس افشاگری کرد و اعلام کرد که 800 نفر از کارکنان ایران خودرو توسط نمایندگان مجلس به صورت ناعادلانه استخدام شده اند و تنها یک نماینده 30 نفر را در این شرکت خودروسازی استخدام کرده است.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده، ایران خودرو با حدود 56 هزار پرسنل در حال حاضر سالانه حدود 500 هزار خودرو تولید می کند. این در حالی است که کیا موتورز، یکی از بزرگترین خودروسازان جهان، حدود 250 هزار خودرو در کارخانه خود در گرجستان آمریکا با 2700 کارمند تولید می کند.
حال این سوال مطرح می شود که چرا خودروسازانی که در کشور در آستانه ورشکستگی قرار دارند باید ظرفیت تولید خود را تا این حد افزایش دهند و از سوی دیگر خودروسازان بزرگ دنیا گاهی حتی به یک میلیون دستگاه هم نمی رسند؟
ممنوعیت واردات خودرو به کشور باعث شد بازار خودرو ایران با کمبود شدید عرضه مواجه شود. در نتیجه این دولت بود که خودروسازان را مجبور به افزایش تولید و اضافه کردن بر زیان انباشته خود کرد.
در خصوص مقایسه وضعیت تولید ایران خودرو و شرکت خودروسازی کیا، کیفیت محصولات تولیدی، نکته دیگری نیز وجود دارد.
خودروسازان داخلی با تمرکز بر تیراژ تولید، کیفیت را فراموش کرده اند و محصولاتشان با نارضایتی های فراوانی از سوی مشتریان مواجه می شود. این در حالی است که خودروسازان بزرگ دنیا زمانی توانایی رقابت در بازارهای جهانی را به دست آوردند که خودروهای باکیفیت و با آخرین تکنولوژی تولید کردند.