به گزارش اخبار اقتصادی، واحد پول لبنان روز سه‌شنبه به پایین‌ترین سطح خود یعنی 100،000 واحد در برابر دلار آمریکا رسید. این میزان بر اساس نرخ‌های غیررسمی بازار است که بیشتر این کشور از آن استفاده می‌کنند.

به گزارش العربیه، از زمانی که اعتراضات ضد دولتی در سراسر لبنان در سال 2019 کشور را تکان داد و به دنبال آن انفجار فاجعه بار بیروت و بحران کرونا در سال 2020، ارزش لیر لبنان به طور مداوم کاهش یافته است.

ریاض سلامه، رئیس بانک مرکزی این کشور، از اواخر دهه 90 لیر را با نرخ 1500 نسبت به دلار آمریکا تثبیت کرده بود.

نرخ تثبیت‌شده رسمی در نهایت در ماه گذشته تغییر کرد، البته به 15،000 واحد نسبت به دلار.

تاختن به بانک‌ها در کنار فساد و سال‌ها سوءمدیریت نخبگان سیاسی، لبنان را به سمتی سوق داده است که بانک جهانی بحران آن را یکی از بدترین بحران‌های اقتصادی تاریخ نامیده است.

این کشور همچنین از ماه نوامبر تاکنون رئیس جمهور و یک دولت کارآمد نداشته است.

در همین حال، کمبود دارو و سایر مواد اولیه، بیش از 70 درصد از جمعیت را به فقر کشانده و هزاران نفر را برای داشتن آینده‌ای بهتر به خارج از کشور فراری داده است.

در چنین شرایطی آیا لیر لبنان مرده است؟ برای کارشناسانی که با خبرگزاری نشنال مصاحبه کرده‌اند، جواب مثبت است.

مایک آزار، کارشناس مالی، گفت: «خسارات ناشی از بحران ارزی لبنان غیرقابل ترمیم است.»

لیر پس از 22 سال ثبات با نرخ 1500 در برابر دلار، از زمان شروع بحران اقتصادی لبنان 98 درصد از ارزش خود را از دست داده است. لیر حالا به یک تکه کاغذ بی معنی تبدیل شده است که هیچ یک از وظایف یک ارز را انجام نمی‌دهد.

از دست دادن اعتماد به پول ملی در میل شدید بازار به دلار مشهود است.

سیهام ریزکلاه، استاد اقتصاد در دانشگاه سنت جوزف، به نشنال گفت که این «اعتیاد به دلار» نامیده می‌شود، که اکنون اقتصاد را به سمت دلاری شدن افسارگسیخته سوق می‌دهد، با «هزینه اقتصادی-اجتماعی» فاجعه‌بار.

او گفت: «این موضوع در حال ایجاد یک لبنان برای دارندگان دلار است که در رستوران‌ها، مراکز خرید، بیمارستان‌های بزرگ و مکان‌های گردشگری می‌بینیم و در مقابل شاغلینی هستند که درآمدشان به لیر است و از بافت اجتماعی-اقتصادی طرد شده‌اند.»

«لبنان برای پایان دادن به هرج و مرج کنونی به یک نظام جدید نرخ ارز نیاز دارد.»

اما چه گزینه هایی وجود دارد؟

برخی خواستار یک «تثبیت سخت» هستند، از جمله دلاری کردن اقتصاد، جایی که لیر به طور کامل با دلار آمریکا جایگزین می‌شود، یا تشکیل یک «هیئت ارزی» که وظیفه‌اش معرفی یک پول ملی جدید است که توسط ذخایر ارز خارجی تضمین می‌شود.

در این نظام‌های مبادله ثابت، بانک مرکزی نمی‌تواند برای تامین کسری مالی به خلق پول روی بیاورد – دقیقاً همان دلیلی که منجر به از بین رفتن ارزش لیر لبنان شد.

کارشناسان توافق دارند که کنار گذاشتن پول ملی و حاکمیت پولی هرگز ایده آل نیست، اما چهار سال پس از آنچه که بانک جهانی آن را یک “بحران عمدی” نامیده است، شاید این کار اجتناب ناپذیر باشد.

خداحافظ لیر

اقتصاددانان انواع مختلف دلاری شدن را از یک‌دیگر متمایز می‌کنند.

خانم رزکله گفت که لبنان همین حالا هم سطح بالایی از دلاری شدن را تجربه کرده است – از اواخر دهه 1980 حدود 70 درصد سپرده‌ها در نوسان بوده‌اند، که نشان دهنده سطح پایین اعتماد به لیر، حتی قبل از بحران است.

پس از سال 1993، این کشور به تدریج یک دلاری شدن جزئی را نهادینه کرد که از زمان فروپاشی سال 2019 بدون محدودیت در اقتصاد لبنان گسترش یافت.

دلاری کردن کامل نظام مالی منجر به کنار گذاشتن پول ملی خواهد شد و تمام پایه پولی با نرخ مبادله‌ای ثابت به دلار آمریکا تبدیل می‌شود.

خانم سیهام گفت: «پس از آن اندازه اقتصاد با توجه به ذخایر موجود تعدیل خواهد شد.»

این همچنین به این معنی است که بودجه کشور نیز به دلار خواهد بود.

خانم رزکل‌الله گفت: «بودجه عمومی لبنان در سال‌های گذشته با گرفتم مالیات به لیر بر سود به دست آمده با دلار ضرر زیادی کرده است».

وی گفت: «استفاده از یک ارز با ثبات باعث بازگرداندن اعتماد فعالان اقتصادی، جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری می‌شود.»

در این سناریو، نقش بانک مرکزی، با از دست دادن حاکمیت پولی خود، به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد.

آقای آزار گفت: «این در درجه اول بر نقش بانک مرکزی در مدیریت نرخ بهره یا ارزش پول بر اساس شرایط اقتصادی داخلی اثر می‌گذارد. با دلاری شدن، کشورها دیگر کنترلی بر سیاست پولی ندارند. اما آیا لبنان پیش از این واقعاً از حاکمیت پولی خود به درستی استفاده می‌کرد؟»

برای اقتصاددان فرانسوی ژان فرانسوا پونسو، اگر سیاست‌های پولی بانک مرکزی برای ارز مضر باشد، دلاری‌سازی توصیه می‌شود.

او گفت که در اکوادور، موردی که او درباره آن تحقیق کرده است، جایی که گروه‌های الیگارش از بانک مرکزی برای منافع خود استفاده می‌کردند، سیاست دلاری‌سازی کامل که در سال 2000 اتخاذ شد راهی بود برای پایان دادن به “رابطه بدشگون” بین بانک مرکزی، وام دهندگان و الیگارش‌ها.

اما، کارشناسان توافق دارند که دلاری شدن باید با یک طرح اصلاحی همراه باشد.

آقای پونسوت گفت: «این کار نیاز به بازسازی کامل سیستم بانکی دارد. ترازنامه تمام بانک‌ها باید با نرخ تبدیل انتخابی به ارزهای خارجی تبدیل شود.»

بانک‌های لبنانی بدهی‌های ارزی بیشتری نسبت به اکوادور دارند – که آنها را به لیر لبنان و با نرخ کمتر فهرست می‌کنند. بنابراین دلاری کردن ترازنامه آنها برخی را وادار خواهد کرد که اعلام ورشکستگی کنند. آقای پونسوت گفت: «در اکوادور، 20 بانک مجبور به تعطیلی شدند.»

مقامات همچنین باید با موضوع تخصیص ضرر دست و پنجه نرم کنند و تصمیم بگیرند که چه مکانیسم‌هایی برای نجات سپرده‌گذارانی که پس‌اندازشان از سال 2019 قفل شده است، استفاده خواهد شد.

او گفت که در اکوادور، کل فرآیند دلاری شدن نه ماه طول کشید.

638

 

اگر نمی توانید آن را پوشش دهید، چاپ نکنید

هیئت ارزی شکل دیگری از تثبیت سخت است که نیاز دارد پول ملی به طور 100 درصد تحت پوشش معادل آن در ذخایر ارزی قرار گیرد.

در این سناریو، یک واحد پول لبنانی جدید ایجاد و یک نرخ مبادله ثابت تعیین خواهد شد.

نیکولای ننوفسکی، اقتصاددان و یکی از معماران هیئت ارزی بلغارستان در سال 1997 ، طی وبیناری که توسط لفمی، شبکه‌ای از محققان سازماندهی شده بود، به شدت برای نسخه لبنانی چنین هیئتی فشار آورد.

او نسبت به وابستگی شدید مالی و سیاسی به آمریکا که با دلاری شدن همراه است، هشدار داد و تاکید کرد که دلاری شدن به معنای آسیب‌پذیری بیشتر در برابر تحریم‌های آمریکاست.

آقای پونسوت گفت: اما «مشکل هیئت ارزی این است که بانک مرکزی هنوز فضای برای مانور دارد، بنابراین می‌تواند دوباره به ترفندهای حسابداری سابقش بازگردد».

“معجزه‌ای در راه نیست”

اما تثبیت سخت به معنای درست شدن همه چیز نیست.

از آنجایی که بانک مرکزی دیگر امکان چاپ پول برای تامین کسری بودجه خود را ندارد، تثبیت سخت کشورها را به سختگیری شدید در بودجه محدود می‌کند. برای اینکه این سیستم کار کند، لبنان، کشوری که 80 درصد کالاهای خود را وارد می‌کند، باید یک جریان ثابت ورود دلار نیز پیدا کند.

پونسوت گفت: «تغییر نظام پولی راه حلی معجزه آسا برای بحران اقتصادی نیست.»

بیش از هر چیز این کار به اراده سیاسی نیاز دارد.

آقای آزار گفت: «اما به نظر می‌رسد در لبنان انگیزه کمی برای نخبگان حاکم برای تغییر سیستم فعلی وجود دارد، زیرا پول محلی امروز به طور تعمدی فقط به عنوان وسیله‌ای برای انتقال زیان‌های مالی به عموم مردم از طریق تورم استفاده می‌شود.»

او گفت: از یک طرف، «بانک‌ها و بانک مرکزی به آرامی بدهی‌های دلاری خود را عمدتاً با سپرده‌های بانکی مردم و با تبدیل آن‌ها به پوند لبنان، تسویه می‌کنند».

«به همین ترتیب، کارمندان بخش دولتی که شاهد سقوط ارزش درآمد خود به دلیل کاهش ارزش پول بوده‌اند، کمک‌های نقدی دوره‌ای از سوی دولت دریافت می‌کنند که منابع آن نیز از طریق چاپ ارز محلی تامین می‌شود.»

این چاپ بیش از حد پول بیشتر به پایین آمدن ارزش لیر کمک می کند و باعث از بین رفتن ارزش آن می‌شود.

آقای آذر گفت: «دولت لبنان هیچ اصلاحات واقعی را برای دستیابی به پایداری در سیستم مالی و اقتصاد کشور انجام نداده است.»