از جمله نشانه ها و مصادیق فقدان شرایط نهادی مناسب می توان به نمونه های ناموفق خصوصی سازی در کشور ما اشاره کرد. به عنوان مثال در کشوری که دولت خصوصی سازی را تنها قلکی برای رفع کسری بودجه جاری در هر سال می بیند، بنا به دلایلی مانند فشار افکار عمومی سعی در دریافت پول از فروش سهام شرکت های دولتی دارد. ، احتمال نارضایتی در خود شرکت و البته اقتصاد سیاسی و منافع مدیران دولتی، پست های مدیریتی به اندازه سهام فروخته شده در اختیار مالکان جدید نیست. در شرایط پیچیده تر، این مدیران همان شرکت قبل از خصوصی سازی هستند که به بهانه ای به پای سازمان خصوصی سازی سنگ می زنند، واگذاری را لغو و یا حتی واگذاری را به شرط ادامه فعالیت در هیات مدیره لغو می کنند. .

با توجه به این روابط در کنار تضاد منافع، به احتمال زیاد این مدیران با روابطی که از قبل با بخش دولتی داشته اند، حتی پس از واگذاری شرکت، به سخنان دستگاه اجرایی دولت گوش فرا دهند. . یا نمایندگان پارلمان محلی شهرداری آن شرکت و نه مالکان جدید.

در نتیجه این شرایط، وضعیت مدیریت بازرگانی در کشور ما نمی تواند از یک اقتصاد دولتی نامطلوب به یک اقتصاد رقابتی مطلوب منتقل شود.