دنیای اقتصاد نوشت: گاهی اوقات بازتعریف یک ساختار یا اصلاح آن مهم است زیرا روابط را در آینده شکل می دهد به گونه ای که در صورت کشف نتایج نادرست، بازگشت به نقطه شروع بسیار دشوار است.
حداد عادل در دی ماه 1382 اظهار داشت: مجلس با طرح تثبیت قیمت اولین قدم را برداشته است و اکنون که قیمت گاز، برق و تلفن افزایش نمی یابد مردم نفس راحتی می کشند. طرح تثبیت قیمت ها که توسط احمد توکلی طراحی و در مجلس هفتم تصویب شد، در میان انتقادات بسیاری از اقتصاددانان، دولت خاتمی را از افزایش تدریجی قیمت برخی اقلام یارانه ای مانند سوخت و کالاهای عمومی منع کرد.
ماده 3 برنامه چهارم توسعه که به افزایش تدریجی قیمت سوخت طی 5 سال تا رسیدن به فوب خلیج فارس پرداخته بود، در اولین ماه های مجلس هفتم با استدلال “تورم زا” بودن آن با تصویب اصلاحیه ای که به تصویب رسید. بعدها به عنوان “طرح تثبیت قیمت” شناخته شد لغو شد. بند دوم شرح تاریخی سطر اول این شعر است.
صرف نظر از جهتگیری رئیس وقت مجلس و اطرافیان وی که متعاقباً منجر به موفقیت احمدینژاد شد، در شرایط کنونی تلاش میشود تا دلایل اقتصادی اصلاح قیمت بنزین را که موجب بحران شده است، آشکار شود.
این مقوله از دو بعد کلان (حجم پول) و خرد (ارزش ذاتی) به شرح زیر قابل بررسی است:
– بازتعریف سهم بنزین از کل پول در گردش در اقتصاد. ارزش ذاتی بنزین را در اذهان عمومی دوباره تعریف کنید.
در مورد اول، اقتصادي را در نظر بگيريم كه حجم پول آن به طور يكنواخت بين سه كالا توزيع شده است. مثلاً 1200 ریال برای سه کالا که سهم هر کدام 400 ریال است. اکنون با افزایش حجم پول، سهم یک کالا از حجم پول به تدریج کاهش می یابد، به طوری که از 12000 ریال دو کالا در مجموع 11900 واحد و کالای سوم نشان دهنده 100 ریال است که برابر است. به صفر
بازگرداندن سهم به نسبت اولیه مستلزم کاهش مقدار پول در دو کالای دیگر است. کالاهایی که سود و درآمد آن متناسب با این حجم پول جاری تعریف می شود. البته سود فرصت اصلاح خود را می بیند اما این درآمد است که در اعتراض راه مقابله با کاهش خود را می بیند. شاید با این دیدگاه بتوان توضیح داد که چرا کاهش حجم پول در گردش در بازار سوخت باعث ایجاد تلاطم در حجم پول در بازار خودرو شد.
اما با توجه به مورد دوم، می توان به موضوع خرد رابطه بین ارزش گذاری ذهنی (MUx) و بازار (Px) یک محصول اشاره کرد و برای تخصیص بهینه بودجه خانواده این رابطه را با سایر محصولات مقایسه کرد. افت شدید قیمت واقعی بنزین و از طرفی نیاز به مصرف ثابت آن باعث شده است که اکثر مردم رابطه MUx/Px را برای تعیین میزان مصرف سایر کالاها در نظر نگیرند.
افزایش قیمت بنزین به معنای بازگشت این نسبت به نظام معادلات برای تخصیص بهینه بودجه بین انبوهی از کالاها است که علاوه بر سختی محاسبه، لزوماً با کاهش مصرف سایر کالاها همزمان است. بنابراین افزایش قیمت بنزین برای عموم مطلوب نیست.
با توجه به نظر فوق می توان برای بهبود قیمت بنزین پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه کرد:
– دولت باید در پمپ بنزین ها کارت سوخت شارژ کند و در عوض به مردم اجازه دهد به راحتی از بنزین بالاتر از سهمیه خود، اما تا سقف معین استفاده کنند. هدف این کار تعیین میزان مصرف واقعی مردم بر اساس کد ملی یا شناسه است.
– بنزین باید با قیمت بسیار بالا و بالاتر از سقف تعیین شده عرضه شود. این کار با هدف افزایش سهم بنزین در مقدار پول جاری در اقتصاد بدون تغییر فوری مقدار پول در سایر بخش ها انجام می شود.
– تحرک بیشتر در بازار خودرو از طریق واردات و تخصیص پول بیشتر به خودروهای خارجی کم مصرف و حتی برقی است تا افرادی که قصد بهبود مصرف خود را دارند از این فرصت برخوردار شوند و از سوی دیگر اجاره بازار خودرو نیز باعث می شود. به تدریج کاهش می یابد. .
منبع رکنا