به گزارش اخبار اقتصادی، بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس مبنی بر لزوم دستیابی به رشد اقتصادی در افق برنامه هفتم، جمعیت فعال بازار کار تا سال 1396 و قبل از شیوع همه گیری کرونا از میانگین ثابتی برخوردار بوده است. ، و سپس کاهش یافت. به همین ترتیب، تعداد کارکنان تا سال 2018 افزایش یافته و سپس کاهش یافته است. بر اساس بررسی ها، بازار کار رفتار متفاوتی دارد رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در کشور نشان داده است که سه مشکل اساسی در بازار کار ایجاد شده است.
نسبت بالای اشتغال غیررسمی، وضعیت «کارگر مستقل» و عدم تعادل منطقهای بیکاری در بازار کار، مشکلاتی هستند که از شرایط نامساعد ناشی میشوند. رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در کشور تحت تأثیر قرار گرفته و ممکن است تا حدودی بر این شرایط تأثیر بگذارد. این مشکلات باعث شد که آسیب های ناشی از تاثیر همه گیری کرونا بر بازار کار همچنان حل نشده باشد.
رشد مداوم جمعیت فعال در سال های اخیر
بر اساس ساختار اقتصادی، یک رابطه دوسویه بین نیروی کار و بخش واقعی اقتصاد مشاهده می شود. تا عرضه نیروی کار بتواند تولید را افزایش دهد. همچنین افزایش تولید می تواند به افزایش اشتغال کمک کند. بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، از سال 90 تا سال 1396 به طور متوسط سالانه 575 هزار نفر به نیروی کار میپیوندند، اما پس از سال 1396 به دلیل شیوع ویروس کرونا این رقم به شدت کاهش یافته است.
جمعیت فعال تعداد بیکاران و شاغلانی است که قادر به کار هستند و جویای کار هستند. به عبارت دقیق تر، در دهه 90 کشور با کمبود نیروی کار مواجه نبود. به همین ترتیب، تعداد افراد شاغل در کشور تا سال 2018 افزایش و سپس به 1400 نفر کاهش یافت.
به عبارت دیگر تضاد مهمی بین تعداد شاغلان و وضعیت اقتصادی دهه 90 وجود داشته است که در این دوره با وجود کاهش سرانه تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری، تعداد افراد شاغل افزایش یافته است.
افزایش تعداد شاغلان در دهه 1990
بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، از سال 1390 تا 1396 به طور میانگین 575 هزار نفر به نیروی کار اضافه شده و در هر فصل به طور میانگین 621 هزار نفر به نیروی کار اضافه شده است. در سال قبل اضافه شده است. اشتغال ایجاد شده در دهه 1990 سه مشکل اساسی را برای نیروی کار ایجاد کرد که نشان دهنده اثربخشی نیروی کار در رابطه با شرایط اقتصادی این دوره است.
مشکلات بازار کار پس از یک دهه
بر اساس تحقیقات مرکز پژوهش های مجلس، اولین مشکل در دهه 90 نسبت بالای اشتغال غیررسمی بود. به عبارت دیگر 60 درصد کارگران فاقد بیمه بوده و به طور غیررسمی در بخش غیرشرکتی و با تمرکز بر بخش خدمات کار می کردند. یکی دیگر از مشکلات کارگری در این دوره، وضعیت استخدامی «خوداشتغالی» است. “خوداشتغالی” وضعیتی است که در آن افراد در شرکت های بسیار کوچک در بخش خدمات کار می کنند. تعداد کارکنان این شرکت ها کمتر از چهار نفر است و افراد فعال در این شرکت ها قرارداد جاری ندارند. نسبت شاغلان با وضعیت «کارگر مستقل» از کل شاغلان کشور معادل 37 درصد است که نشان دهنده نسلی از اشتغال ناپایدار و بی کیفیت است. یکی دیگر از مشکلاتی که نیروی کار در این دوره با آن مواجه بوده است، عدم تعادل بیکاری در منطقه است. از آن جهت که نرخ بیکاری در استان های مختلف تفاوت چشمگیری با یکدیگر دارد.
تقاضای بالای بازار کار، مهارت های ناکافی نیروی کار
بر اساس مطالعات انجام شده، علت این مشکلات را می توان تا حد زیادی به عدم تطابق بین مهارت های طرف عرضه نیروی کار و مهارت های مورد نیاز در سمت تقاضای نیروی کار نسبت داد. به بیان ساده، نیروی کار مهارت کافی برای ورود به بازار کار را ندارد و بازار کار از نیروی کار مهارت های متفاوتی را انتظار دارد. اگرچه می توان این عدم تناسب در وضعیت نیروی کار را دلیلی بر کاهش رشد اقتصادی کشور دانست، اما با نگاهی دقیق تر به آمارها، بهتر است بگوییم که کاهش تولید عامل ایجاد وضعیت نیروی کار است. نیروی کار. در کشور. با نگاهی به آمار اشتغال، کاهش شدید تعداد کارگران پس از وضعیت کرونا وجود داشته است و این آسیب حتی در سال 1401 یعنی بعد از دهه 90 و پایان تاج خنثی نشده است. به عبارت دیگر، نسبت بالای اشتغال غیررسمی، وضعیت «خوداشتغالی» و عدم تعادل بیکاری منطقهای باعث شده است که آسیبهای تأثیر دوران کرونا بر بازار کار به طور کامل برطرف نشود.
منبع: اکوایران