محمد علی تیموری، مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا یکشنبه در نشستی خبری گفت: «ما خیلی مظلومیم.» در تشریح چرایی مظلومیت هم تاکید کرد: «قیمت تمام شده درب کارخانه یک چانگان ۹۰۰ میلیون تومان شده و ما نمیتوانیم بیشتر از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان بفروشیم. این درحالی است که فروش این خودرو در بازار ۲.۵ میلیارد تومان است. نوش جان کسی که در سامانه ثبت نام کرده است».
تیموری با ابراز نارضایتی عمیق از وضعیت میگوید: «همه پیش فروش میکنند از محل پول آن ارز میخرند و بعد از آن خودرو را وارد میکنند، در حالی که ما پولمان را جور کردیم، خودرو را هم وارد کردیم و اکنون درگیر قیمتگذاری هستیم. در صورتی که اگر پول را اسفند میگرفتم حتما ۱۰ هزار خودروی بعدی را هم حمل میکردیم.»
مدیر عامل سایپا از خیلی مظلوم واقع شدنشان میگوید. گویی این خریداران هستند که به آنها جفا میکنند. گویی این مردم هستند که آنها را مجبور به پیشفروش خودروی چانگان کردهاند. بُعد دیگر سخنان تیموری، حکایت از لحنی آشنا از سوی خودروسازان دارد که آنهم عبارتست از: «طلبکار بودن.»
مدیران سایپا و ایرانخودرو، طی سالهای اخیر بارها از ضررده بودن سخن به میان آوردهاند. آمارها از ورشکسته بودن این شرکتها، دپو شدن خودروها در انبارها به دلیل نقض قطعات و البته بدهکار بودنشان حکایت داشته، اما هر بار خودروسازان با لحنی طلبکارانه مشکل را اختلاف قیمت بازار آزاد با فروش کارخانه و عدم همیاری دولت با خود ارجاع دادهاند. آنها دوست دارند بگویند؛ ریشه تمام ضرردهیشان در مظلوم واقع شدنشان است.
بحران در بازار خودرو در داخل نه تنها موضوعی بدیع نیست، بلکه به کلیشهای همیشگی و تکراری در سطح عمومی جامعه تبدیل شده است. برای این که بدانیم چه کسی در این بین مظلوم واقع شده است نیز نیازمند تحلیل پیچیده نیستیم؛ در اثبات این امر میتوان به نکات ذیل اشاره کرد:
۱- اگر میان قیمت کارخانه و بازار اختلاف عمیقی وجود دارد. اگر با معضل دو نرخی در بازار مواجه هستیم. اگر صنعت خودرو به کانونی برای هجوم دلالان تبدیل شده است. اگر قوانین پیشفروشها به آسانی دور زده میشوند. اگر قرعهکشی خودرو به یک لاتاری تمام عیار تبدیل شده است. اگر خودرو به مصرف کننده واقعی نمیرسد و البته چندین اگر مشابه دیگر، تایید بر مظلوم واقع شدن خودروسازان نیست. تمام این مسائل ریشه در عدم مدیریت یا حتی به روایت بهتر نبود مدیریت دارد. مردم نه تنها عامل این مشکلات نیستند، بلکه خود قربانیان همین بسترهای رانت و فسادزا بودن دو نرخی بودن قیمتها و حکومت دلالان بر بازار هستند.
۲- خودروسازان گلایه میکنند که روش فعلی فروش و پیش فروش خودرو نادرست است و خودروها باید در حاشیه بازار به فروش برسند. آنها میگویند، با سیستم قیمت گذاری تعیین شده از سوی شورای رقابت که زیر قیمت تمام شده است، خودروسازان زیاندهی دارند. در معنای تمام کلمه، میتوان گلایه آنها را تایید کرد و البته پا را فراتر گذاشت و گفت: «خودروسازان ورشکستگانی واقعی هستند که تنها با کمکهای مالی دولت سرپا ماندهاند. در حسابرسی سالانه دو شرکت بزرگ خوردوسازی کشور، همواره زیانده بوده و هستند.»
حتی این شرکتها به اندازهای بدهکار قطعهسازان هستند که بسیاری از خودروهایشان به دلیل نقض فنی دپو شدهاند، اما تمامی این مسائل نیز تصدیقی بر مظلوم بودن خودروسازان نیست. آن که از این وضعیت متضرر شده و متحمل هزینه میشود، مردم هستند و مردم. مردمی که در کمال ناباوری باید برای خرید خودروهای بیکیفیت داخلی صف بکشند. مردمی که باید یک خودرو را چند برابر قیمت کارخانه بخرند. مردمی که باید برای تحویل خودروی احتمالا مستخرج شده از لاتاری قرعهکشی، ماهها انتظار بکشند.
مظلوم مردمی هستند که با معادل هزینههای صرف شده برای خرید خودرو از سایپا و ایرانخودرو، میتوانند با کیفیتترین خودروهای خارجی را سوار شوند. مظلوم مردمی هستند که «زه» و بالابر شیشه را برایشان تبدیل به آپشن کردهاند. مظلوم واقعی شهروندانی هستند که باید دغدغه نقضهای فنی و دردسر سر زدن به نمایندگی بعد از تحویل خودروهای صفر کیلومتر را تجربه کنند.
۳- میگویند مظلومیم که شکاف قیمتهای بازار و کارخانه هیچگاه پر نمیشود. نه عرضه خودرو در بورس مشکل را حل میکند و نه افزایش قیمتهای هر چند وقت یکبار شورای رقابت. هم چرایی این موضوع بر همهگان آشکار است و هم داستان فسادزا بودنِ وجود دو نرخی در بازار. اما پرسش این است که در این بین متضرر اصلی یا آنچنان که خودروسازان میگویند، مظلوم واقعی چه کسی است؟
بدون تردید، باز هم این مردم هستند که قربانی عدم مدیریت و انحصارطلبی خودروسازان میشوند. قیمتها در بازار خودرو به شکلی بیسابقه سیر صعودی دارند. هر روز شکاف حداقل درآمد، با مالک خودرو شدن بیشتر و بیشتر میشود. در نبود رقابت، خرید خودروهای با کیفیت پایین داخلی به یک اجبار برای مردم تبدیل میشود. خودروهای خارجی با نرخ مشخص در کشورهای مبدا با چند برابر قیمت در داخل کشور فروخته میشوند. خلاصه بلبشویی را در این بین شاهد هستیم که کسی را یارای حل آن نیست.
اگر در این بین دلالی متولد میشود یا مردم در پیشفروشها خودرویی را در لاتاری برنده و سودی عادیشان میشود، باز هم مظلوم همین مردم هستند نه خودروسازان. سالهاست که مردم قربانی سیاستگذاریها و عدم مدیریتهای خودوسازان هستند. سالهاست که خودروسازان هم ضرردهاند و عملا سودآوری ندارند. حالا شاید جای آن باشد که هم صدای با تیموری گفته شود، «نوش جان کسی که در سامانه ثبت نام کرده و یک میلیارد سود میبرد!» عرصه رقابت و بازار جایی برای مظلوم نمایی نیست و اگر خودوسازان فکر میکنند، مظلوم واقع میشوند، همین فردا تعطیل کنند که مرگ یکبار شود و شیون هم یکبار!